10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک
  • ۰
  • ۰

همسر حضرت هود (ع)


 ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻮﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻯ ﺩﺍﺷﺖ. ﻋﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪ.


 ﺯﻧﺶ ﺩﺭﺏ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻛﻴﺴﺘﻴﺪ؟ 


ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺍﺯ ﻓﻠﺎﻥ ﺷﻬﺮ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﻗﺤﻄﻰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻯ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻧﺰﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﻮﺩ. 


ﺯﻥ ﻫﻮﺩ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻯ ﻫﻮﺩ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﺯﺭﺍﻋﺘﺶ ﺍﺯ ﻛﻢ ﺁﺑﻰ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. 


ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻭ ﺍﻟﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ 


ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻓﻠﺎﻥ ﻣﻜﺎﻥ ﺍﺳﺖ. 


ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﺵ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺣﺎﺟﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. 


ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻮﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 


ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ، ﺯﻧﻰ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺩ ﺩﻋﺎﻳﺶ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﻋﺎ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ! 


ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺩﻋﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻤﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﻛﻨﺪ. 


ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺮﺍﻯ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻯ؟ 


ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺆﻣﻨﻰ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺟﺰ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻘﺮﺭ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺫﻳﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺯﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﺎﻟﻚ ﻭﻯ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻣﺎﻟﻚ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ. 


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش بلا


 http://goo.gl/dVE8FN 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvBN4-DcNFfFA

نظرات (۱)

سایت خوبی داری
پاسخ:
خیلی ممنون

نظر لطفتونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی