10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان آموزنده و زیبا درباره عقل» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عاقل دیوانه نما

ﻋﺎﻗﻞ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻧﻤﺎ 


ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﺻﻔﺎﺕ ﺁﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ، ﻋﻘﻞ ﻭ ﻋﺎﻗﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺷﺨﺺ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﻬﻮﻝ (ﻡ 190) ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻋﻤﻮﻯ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺍﻟﺮﺷﻴﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻜﺮﺩﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻭ ﻋﺪﻡ ﻓﺘﻮﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻔﺘﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﻰ ﺯﺩ.


 ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺭﺯ ﻭ ﻣﺤﻜﻢ ﻗﻮﻩ ﻋﻘﻠﺎﻧﻰ ﺍﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺩﺭﺱ ﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻋﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ.


 ﺍﻭ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺩﺭﺱ ﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﺷﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺳﻪ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﭘﺴﻨﺪﻡ. ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﻣﻌﺬﺏ ﺍﺳﺖ، ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺧﻠﻖ ﺷﺪﻩ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺁﺗﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﻛﻨﻨﺪ؟ 


ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﺪﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩﻯ ﻗﺎﺑﻞ ﺭﺅ ﻳﺖ ﺍﺳﺖ.


 ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻓﻌﺎﻟﺶ ﻓﺎﻋﻞ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﺎﻟﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺭﺩ.



 ﺑﻬﻠﻮﻝ ﻛﻠﻮﺧﻰ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ، ﺳﺮﺵ ﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. 


ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ ﺩﻭﻳﺪﻧﺪ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺑﺮﺩﻧﺪ.


 ﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺑﺎ ﻛﻠﻮﺥ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﺯﺩﻩ ﻭ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 


ﺑﻬﻠﻮﻝ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ، ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ، ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ، ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻯ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﺎﻙ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺿﺮﺭ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ؟


 ﻣﻦ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﻫﻤﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟


 ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻛﻨﻰ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﺎﺋﻰ.


 ﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺷﻜﺎﻟﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺖ ﺍﺯ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺧﻮﺩ ﺻﺮﻓﻨﻈﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ. 


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش عقل


 http://10000dastan.blog.ir 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavshegzyg_DFDA