10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان درباره عمل کردن» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ﻋﻤﻞ، ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺭﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ کرد


 ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﭼﻨﺪ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﻃﻠﺐ ﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩ. 


ﺭﻭﺯﻯ ﺗﻘﺎﺿﺎﻯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻃﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩ .


ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻛﻨﻮﻥ (ﭘﻮﻟﻰ ) ﻧﺪﺍﺭﻡ.


 ﻳﻬﻮﺩﻯ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺟﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻡ، ﺗﺎ ﻃﻠﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﺪ.


 ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﻰ ﻧﺸﻴﻨﻢ. ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻯ ﻧﺸﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻋﺸﺎﺀ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪ.


 ﻳﺎﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭﻟﻰ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ؟


 ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: (ﭼﮕﻮﻧﻪ ) ﻳﻚ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﻛﻨﺪ؟


 ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻫﺪﻩ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﻬﺎ، ﺳﺘﻢ ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺭﻡ.


 ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻧﺰﺩ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻧﺸﺴﺖ. 


ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺷﻬﺎﺩﺗﻴﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ، ﻭ ﺑﻌﺪ ﻧﻴﻤﻰ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺩ ! ﺳﭙﺲ ﺍﻓﺰﻭﺩ: 


ﺍﻯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻧﺒﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺁﻳﺎ ﺍﻭﺻﺎﻓﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ،


 ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻛﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺍﻭ ﺩﺭﺷﺖ ﺧﻮ ﻭ ﺑﺪﺍﺧﻠﺎﻕ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻯ ﺑﻠﻨﺪ ﺳﺨﻦ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﺪ، ﺑﺪﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮ ﻧﻤﻰ ﺑﺎﺷﺪ.


 ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻳﮕﺎﻧﮕﻰ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﻫﺪ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻴﺪ. 


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش عمل


 http://10000dastan.blog.ir 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavshegzyg_DFDA