10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان یهود و غذای حرام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻏﺬﺍﻯ ﺣﺮﺍﻡ 


ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩ، ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﻛﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﺑﺮﺁﻣﺪﻧﺪ . 


ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻬﺎﻳﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻯ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﺷﺒﻬﻪ، ﺩﻭﺭﻯ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ . ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻛﻨﻴﻢ .


ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﺮﻏﻰ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﻳﻪ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ . ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻏﻴﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﺩ. 


ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻣﺮﻍ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﮕﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ.


 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ، ﻣﺮﻍ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﺪﻫﻨﺪ.


 ﻭﻟﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﻴﻞ ﻧﻨﻤﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍ ﺷﺒﻬﻪ ﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ. 


ﻭﻗﺘﻰ ﻳﻬﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﻛﻮﺩﻙ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. 


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش حلال و حرام


 http://10000dastan.blog.ir 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvBN4-DcNFfFA