10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک
  • ۰
  • ۰

بلال

ﺑﻠﺎﻝ


 ﺑﻠﺎﻝ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺣﺒﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺍﺯ ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﻃﺎﻳﻔﻪ (ﺑﻨﻰ ﺟﻤﻊ ) ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ. 


ﭼﻮﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺍﺫﻳﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻳﺪ. 


ﺩﺭ ﺑﺪﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﻯ ﻛﻪ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﻋﺸﻴﺮﻩ ﺍﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺻﺪﻣﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﻴﻬﺎ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺻﺪﻣﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺑﺮﻣﻰ ﮔﺸﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺑﻠﺎﻝ ﺑﺎ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ ﻗﺪﻡ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺗﺮ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻳﺪ.


 ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺑﻮﺟﻬﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﻭﻯ ﺭﻳﮕﻬﺎﻯ ﺩﺍﻍ ﺣﺠﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺁﺳﻴﺎﺏ ﺭﻭﻯ ﺑﺪﻧﺶ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻐﺰﺵ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ آید ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﻣﺤﻤﺪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮ! 


ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺀﺣﺪ ﺍﺀﺣﺪ ﻳﻌﻨﻰ ﺧﺪﺍ ﻳﻜﺘﺎﺳﺖ.


 ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻴﻠﻰ ﺍﺫﻳﺖ ﻛﺮﺩ، ﺍﻣﻴﻪ ﺑﻦ ﺧﻠﻒ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻜﺮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ؛ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻘﺪﺭﺍﺕ ﺍﻟﻬﻰ این بود که ﺍﻣﻴﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﺎﻝ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ.


 ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻛﻪ ﺑﻠﺎﻝ ﺩﺭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻟﻰ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻠﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﺮﻳﺪﻡ.


 ﺍﻭ ﻧﺰﺩ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﻠﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﻯ ﻛﻦ.


 ﻋﺒﺎﺱ ﻋﻤﻮﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺯﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﺑﻠﺎﻝ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺑﻠﺎﻝ ﺯﻳﺮ ﺳﻨﮕﻬﺎﻯ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺩﺭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺑﻤﻴﺮﺩ، ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﻯ ﺧﺮﻳﺪﻥ ﺑﻠﺎﻝ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩ.


 ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻠﺎﻝ ﻣﺬﻣﺖ ﻭ ﺑﺪﮔﻮﺋﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﺧﺖ ؛ ﻭ ﺑﻠﺎﻝ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺻﺒﺮ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﺆﺫﻥ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺷﺪ .


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش صبر 


 http://10000dastan.blog.ir 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvBN4-DcNFfFA

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی