10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

10/000 داستان

منبع داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده

این پایگاه ، منبع بیش از 10/000 داستان کوتاه ، زیبا و آموزنده ( و البته منبع دار ) است . روزانه چند داستان از آن در این پایگاه قرار می گیرد داستانها از بیش از 30 کتاب ،در اختیار شما قرار می گیرد .داستانها به گونه ای انتخاب شده که برای انتشار در شبکه های اجتماعی منجمله تلگرام قابل استفاده باشد . ( مناسب سازی شده است ) .

داستان ها را می توانید با عضویت در کانال تلگرامی ما نیز دریافت نمایید . آدرس کانال تلگرامی " داستانهای کوتاه ، زیبا و آموزنده :
https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvxlVOPjwWbyg

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

داستان درباره صبر

داستان پندآموز

اعراب نسبت به برادران خود چگونه اند

سخن قابل تامل ناپلءون درباره قرآن

داستان عبرت آموز درباره بدهکاری

داستان آموزنده درباره مهلت دادن به بدهکار

داستان آموزنده درباره ادای دین برادر مسلمان

داستان آموزنده درباره قضاوت غلط

داستان درباره سید بحر العلوم

داستان درباره فقر و بازنشستگی

داستان آموزنده درباره فحاشی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزاگویی

داستان پندآموز درباره بدزبانی

داستان عبرت آموز درباره فحاشی

داستان درباره بددهنی

داستان آموزنده درباره فحش و ناسزا و فحاشی

داستان عبرت آموز درباره غیبت و سخن چینی

داستان آموزنده درباره غیبت

داستان عبرت آموز درباره غیبت

قهرمان کیست

داستان درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره غرور و تکبر

داستان پندآموز درباره غرور

داستان عبرت آموز درباره لقمه حرام

ارزش یک ساعت تفکر عبرت آموز از هفتاد سال عبادت بیشتر است

داستان آموزنده درباره غذا و زهد

داستان آموزنده و عبرت آموز درباره عمل

داستان درباره عمل کردن

داستان آموزنده و زیبا درباره کار و عمل

داستان زیبا درباره عمل

بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۴، ۱۸:۰۹ - مهدی ابوفاطمه
    لایک
  • ۰
  • ۰

رزق بقدر کفاف

ﺭﺯﻕ ﺑﻘﺪﺭ ﻛﻔﺎﻑ 


ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﺘﺮﺑﺎﻧﻰ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ شیر ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ.


 ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ: ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺩﻭﺷﻴﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﺎﻣﮕﺎﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ. 


ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺩ ﻛﻦ!


 ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﺎﺭﺑﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺷﻴﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ .


ﺳﺎﺭﺑﺎﻥ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺷﻴﺪ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻇﺮﻓﻬﺎﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﻳﻚ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﻴﺰ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﺷﻴﺮ ﺗﻘﺪﻳﻢ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻓﻌﻠﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻴﺶ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ . ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﻴﺪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻬﻴﻪ ﻭ ﺗﻘﺪﻳﻢ ﻛﻨﻢ. 


ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: 


ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﺭﺯﻕ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﺭﺑﺎﻥ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻛﻦ.


 ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ! ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺩﻋﺎﺋﻰ ﻛﺮﺩﻯ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻭﻟﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻴﺰﻯ - ﺭﺯﻕ ﻛﻔﺎﻑ - ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ!


 ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﻤﻰ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻛﻨﺪ .


ﺑﻌﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻪ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﺭﺯﻕ ﻟﻄﻒ ﻓﺮﻣﺎ. 


کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش رزق


 http://10000dastan.blog.ir 

 کانال " داستانهای زیبا ، کوتاه و آموزنده " :

 https://telegram.me/joinchat/BSAfBzvMavvBN4-DcNFfFA

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی